ضرب المثل خدا خر را شناخت، شاخش نداد

معنی ضرب المثل خدا خر را شناخت شاخش نداد

خدا خر را شناخت شاخش نداد

بعضی اوقات دیده اید خر آرام می ایستد و سرش پایین هست ولی اگر  کسی کنارش باشد چنان جفتکی می اندازد که تنها از چنین خری این کار بر می آید! حال، همین خر که جفتک می اندازد اندیشه کنید اگر شاخ نیز داشت شرایطش چطور بود؟ قطعا باید از او دوری می کردیم چرا که با خری روبرو می شدیم که دست کمی از گاو نداشت.

معانی ضرب المثل ضرب المثل خدا خر را شناخت شاخش نداد

– این ضرب المثل در مورد کسانی گفته می شود که چنانچه قدرت داشت باشند امنیت را از مردم می گرفتند.

– یا فردی که شایستگی و لیاقت نعمتی از نعمت های خداوند را ندارد برای همین از آن محروم هست چون که اگر آن نعمت را می داشت از آن سوءِ استفاده می کرد.

خلاصه اینکه این موضوع را ضرب المثلی کرده اند و به افرادی که لیاقت نعمت جدید را نداشته باشند به کار می برند.

– یعنی با زمینه نابسامانی که دارد، همان بهتر که شرایطش درست نشود.

– به مردم ضعیفی می گویند که چنانچه قدرت داشت، روزگار دیگران را سیاه می کرد یا مردم فقیری که اگر پول داشت هیچ کس را نمی شناخت حتی خدا را.

– این ضرب المثل در پاسخ به کردار مردم های کوتاه اندیشه و یا همان ندید بَدید خودمان استفاده می شود، چون این رفتارها در لحظات گذرا و سریع که نعمتی به آنها میرسد برملا می شود.

برگرفته از بیتوته